عکس های سیسمونی و اتاق پسرم + زمزمه های من با خدا در روز های آخر
این پست رو اختصاصی برای دوستان نازنینم که تو سخت ترین شرایط با هم اشنا شدیم نوشتم و همچنین دوستان وبلاگی که همیشه همراهم بودن. داشتن یک تجربه مشترک باعث شد همدیگرو درک کنیم و کمک هم کنیم تا روحیه های از دست رفته برگرده.دوستان گلی که هیچ وقت از نزدیک ندیدمشون جز چند تا عکس فقط از طریق مجازی که از برکت وجود نی نی سایت باهم اشنا شدیم .الان حدود 1سال از اون روز ها میگذره و شرایط برای خیلی از ماها عوض شده من تو کل مدت به یاد تک تک شون بودمو و بعد از هر نمازی که میخوندم برای همه دعا میکردم. امسال زهرای عزیزم که خیلی بی تاب بود ماهان گلش رو بغل گرفته،نگار مهربونم دستای کوچولوی رستا تو دستاشه،ساناز جون با اون همه استرسش 2تا پسر ...