زندگی پر از عشق منو شوشوزندگی پر از عشق منو شوشو، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

داستان شیرین یک عشق

اولين عاشقانه

از کدام آرزویم برایت بنویسم؛ ای تمام آرزویم. مي دانم که روزي تمام آرزوهایم رنگ و بوی تو را مي گيرند. عزيزكم خانه را از نورت روشن خواهی کرد   نمی دانم حتمااحساس عجیبی به من  دست خواهد داد هنگامیکه تو را میبویم و در آغوش میگیرم در چشمان تو من دنیا را خواهم دید ای نور چشمم کوچولوی من  بخواب کم کم بزرگ می شوی من تمام زندگی خود را به تو خواهم بخشید تا راحت بخوابی   کوچولوی من بخواب تو در قلبم گذشته و آینده من هستی چه قدر به خاطر تو شب زنده داری خواهم کرد    به خاطر چشمان توست که می خوانم ...
31 خرداد 1390

اولين نوشته

من اهل شمالم 25 سالمه و 5 ساله كه منتظرم يه زندگي زيبا و پر از محبت رو با كسي شروع كنم كه واقعا عاشقش هستم و دوسش دارم. و حالا هم كم كم داريم به هم ميرسيم. من خيلي ديدم كه وقتي دو تا جوون با هم آشنا ميشن و بهم علاقه مند كم كم راجع به آينده و زندگي ايده آل شون با هم حرف ميزنن. خوب من و حميدمم همين جور بوديم. حميد من عاشق بچه است مي دونم كه از دختر بچه ها خيلي بيشتر خوشش مياد.من و حميد تصميم داريم اگه بچه مون دختر شد اسمشو بزاريم كيارا . اسم قشنگي نه؟ من قبلنا هم يه وبلاگي با اين موضوع داشتم ولي حالا تصميم گرفتم اين وبلاگو آپ كنم تا يه دفتر خاطرات هميشگي برا كوچولويي كه مطمئنم يه روزي مياد و ما عاشقش خواهيم ب...
31 خرداد 1390