زندگی پر از عشق منو شوشوزندگی پر از عشق منو شوشو، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

داستان شیرین یک عشق

خوش میگذره

1391/9/24 22:21
نویسنده : مامان و بابا
1,644 بازدید
اشتراک گذاری

سلام آلوچه ی خوشکل مننننننننننن  اومدم کمی با هم حرف بزنیمممممممم . 

تو چه خبرا؟؟؟ خوش میگذره دیگه انشاالله.....

این روز های ما هم داره زود زود سپری میشه امروز کمی به خودم استراحت دادم البته استراحت که چه عرض کنم کلی کار ریخته بود رو سرم باید انجام میشد.

صبح امروز که خیلی حال داد تا 10صبح خواب بودیم .تا بیدار شدیم و صبحونه اماده شد ساعت 11بود . بعدش بابا مشغول درس خوندن شدو من نهار بار گذاشتم .(الان که دوستان کد بانوی من بهم بگنننننن دختر ساعت 11وقت نهار گذاشتنه؟؟)باور کنید من تنبل نیستم زندگی دانشجویی همینه . شب قبلش تا 1 شب درس می خوندم.

خلاصه برای نهار خورشت فسنجون با بلدرچین گذاشتم  بعدش دوباره یه 3ساعتی درس خوندم . و ساعت 3 نهار حاضر کردیم. نا گفته نمونه که برنج نهارو بابا آبکش کرد و حالا دیگه حسابی تو این کار خبره شده. شوهر مهربونم واقعا هوامو داره حاضره گشنه بمونه ولی من از درسم نمونم و وقت بزارم غذا بپزم . برای 5شنبه نهار هم یه املت خوشمزه برام پختتتتتتتت که خیلی چسبید دست گلت درد نکنه همسر خوبمممم خدا کنه حداقل قبول شم تا جبران زحمت هاش بشه با اینکه خودشم درس داره ولی خیلی به فکر منه.خلاصه فسنجون دست پخت منو که با رب انار مامان مهری (مادر شوشو) پخته بودم  و رنگش حسابی سیاه شده بود بابا خیلی دوست داشت، روش یه وجب روغن جمع شده بووووووووووود  جای اون هایی که دوست دارند خالی ما شمالی ها فسنجونو ترش درست می کنیم.

بعد از نهار هم استراحت کردیم و بعدش پاشیدم مشغول تمییز کاری شدم حسابی خونه رو سابیدماااااا در و دیوار و کابینت ها رو سرامیک هارو حسابییییییییییی یه جاروی درست و حسابی هم کشیدمممم بعدش رفتم دوش گرفتم تا کمی خستگیم در برههههههه و با بابا یه چای خوشمزه نوشیدیم. و فیلم نامزدیمونو تماشا کردم و بابا مشغول درس خوندن شد.

این روز ها با اینکه اغلب اوقات به خاطر درس خوندن تکراریه ولی برام لذت بخشه و مطمئنم اگه نتیجه بخش باشه بهترین خاطره های زندگیمونو میسازه از 5شنبه تا الان که بابا خونه بوده کلی به من خوش گذشته  این قدر منو خندونده برام ادای بچه هارو در میاره و من غش می کنم ار خنده عین بچه شر ها میشه .

نمی دونم چرا این روز ها به هر چی دست می زنم خراب میشه اون روز خواستم برای بابا آبهویج بگیرم آبمیوه گیریمون یهو خراب شد، اومدم جارو بکشم جارو داغ کرد و یه یه ساعتی خاموش بود ،آومدم از ایپیلیدی استفاده کنم خراب شد بعدشم موقع جارو کشیدن سه راهی برق افتاد پایین و لامپی که بهش وصل بود شکست چند روز پیش هم بعد شام چایی اورده بودم بخوریم پای بابا خوردو یه لیوان خورررررررد شد خدا بخیر کنه منم فورا صدقه گذاشتم که رفع بلا بشه دیگه فلسفه این اتفاق هارو نمی دونم....

امروز خیلی پرحرفی کردم ننه جوننننننن دوست دارممممممممم.

 

راستی دوستان عزیزم هرکسی پزشک متخصص زنان خوب میشناسه تو تهران بهم معرفی کنه و لطف کنید بهم بگید کدوم بیمارستان رو برای به دنیا اوردن نی نی ترجیح میدین؟؟ مرسیییییییییی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (19)

یک عاشقانه آرام
24 آذر 91 22:22
سلام عشششقم خوبی فدات شم؟
اولا خسته نباشی حسسسابی
دوما این دکترو بهت معرفی میکنم دکتر خودمه و عالیه...دکتر ثریا موحد آدرسشم تو بلوار خوردینه.بالاتر از شهرک غرب اگه خواستی آدرس دقیقشو برات بگم
الهی همه چی خوب پیش بره و سلامت باشی


سلاااااااااااام عسیسممممم چه خوشحلم کردی آمدییییی خودت خوبیییی؟؟؟اگه لطف کنی برام بنویسی ممنونت میشم
مامان یلدا و سروش
25 آذر 91 0:19
سلام. من تازه با وبتون آشنا شدم. موفق باشید
من از گرگانم شما اهل کدوم خطه از شمالین؟


از آشنایی با شما خوشحالم من لاهیجانم گلم گیلان
مامان آرین
25 آذر 91 1:26
سلام گلم.خسته نباشی.انشاالله بلا دور باشه عزیزم.هرروز صدقه بذار.منم آدرس دکترم رو خواستم بگذارم اما خیلی بد وقت میده. اعصاب فولادی میخواد.اما کارش حرف نداره.اگه کارت خیلی ضروری وتخصصیه و وقتت آزاد آدرسش رو بذارم ؟البته ارزشش رو داره ها.


ممنونم عزی دلم لطف می کنی ادرس بزار؟؟ کارم ضروری نیست زیاد
مامان نيروانا
25 آذر 91 8:28
سلام عروس خانوم خوشگلم،‌ روزانه هات به قشنگي و رنگارنگيِ پاييز باشه و عشقت به بلنداي شب يلدا!
مرسي كه بهمون سر ميزني و نظر مهر يادگار ميذاري. شاد باشي خانوم گل در كنار همسر گرامي


ممنونم فریبا خانوم چه ارزو های قشنگی برام داشتی خیلی خوشحالم کردی امدی
مامان مریم
25 آذر 91 8:36
سلام خسته نباشی ..ایشالله قبول میشی جبران زحمات میشههههههههه




ممنونم گلم
دخترم عشق من
25 آذر 91 8:44
سلام خسته نباشی عزیزم بلا به دور ... تازه عروسی دیگه نازنینم این اتفاقات اول زندگی پیش میاد بازم یه صدقه بده مهربونم....


آره دیگه ناشی ام شیرین جون چشم بازم صدقه میزارم
سارا مامان آرام
25 آذر 91 9:45
دوست خوبم خسته نباشی.
انشاءالله که درسها و امتحاناتت به خوبی پیش بره

من تهران نیستم که دکتر معرفی کنم


خیلی ممنونم عزیز دلم اشکالی نداره گلم بازم مرسی
مامان علي خوشتيپ
25 آذر 91 19:42
سلام خانم كدبانو...به به فسنجون اونم با گوشت بلدرچين...دلم خواست شدييييد
ايشاالله همه ايامت خوش باشه و توي درساتون موفق باشيد...
صدقه خيلي بده...بازم بخوره تو سره مال تو جونه آدم نخوره


سلاااااااااام واااااااای ببینین تو رو خدا کی به من میگه کد بانو آب شدم رفتتتتت ممنونم عزیزم
هیراد و عمه لیلاش
25 آذر 91 23:44
سلام به دوست جونی عزیزم
یه خواهش کوچولو از شما دارم
من در مسابقه سوگواره محرم اتلیه سها شرکت کردم
ممنون میشم که به عکس من رای 5 امتیازی بدید
لطفا به وبلاگم بیایید ادرس مسابقه لینک در قسمت پست ثابت میباشد
قول میدم ٣٠ ثانیه بیشتر از وقت نازنینتونو نگیره
منتظرکمکتون هستم
راستی اگر قبلا به کوچولوی دیگه ای رای دادید میتونید دوباره برید و به هیراد جون رای بدید



خوش امدید
مامان آرین
26 آذر 91 15:27
سلام عزیزم خصوصی رو چک کن.


وااااااای گلم یه دنیا ممنونم
رضوان مامان رادین
26 آذر 91 17:35
آفرین گلم مهم نیست که ساعت 11 ناهار بذاری مهم اینه که چی بذارییی..فسنجون آخ جون..حسابی خسته نباشی


ممنونم ار اینکه بهم اعتماد به نفس دادی
شیما(دختر شهریور)
28 آذر 91 8:31
سلام دوست گلم
وووووووووووووای در حال خوردن فسنجون تصورت میکنمممم به به به به دلم غش رفت گلم
گلم مطمئن باش که نتیجه درس خوندنتوووووو میبینی
و حتمی قبول میشی عزیزممممم

راستی دکی خوب میخوای
دکتر فریده کاظمیان 88083651
یک روز درمیون تو پیروزی هست
یک روز درمیون تو شهرک غرب
خیلی دکتر خوبی هست
بیمارستان لاله عمل میکنه که عالی هستش گلم
با بیمارستان بهمن که این دوتا بیمارستان بهترین بیمارستان های تهران هستن
این ادرس مطب تو پیروزیش هست: خ.پیروزی-چهارراه کوکا کولا-خ.عادلی زاده-پ.4-ط.2
تلفن تماس: 33345236
اینم ادرس مطب شهرک غربش : تهران ، شهرك قدس - م. صنعت - ابتدای خیابان فرحزاد - مجتمع پزشكی پردیس ۸۸۰۸۳۶۵۱
موفق باشی گلمممممم


قوربونت برم شیمای گلممممممممممم منم ارزو می کنم موفق باشی همیشهههههههههه خیلی بهم لطف داری گلم از بابت ادرس ممنونمممممممممم
سیب سرخ کوچولو
29 آذر 91 19:29
سلام دوس جون مهربونم.خوبی عزیزم.یه دنیا ممنون که به سیب کوچولو سر زدی.واییییییییییییییی چه قلم خوشملی داری.هیچ وقت خسته نمیشم از خوندن نوشته هات.خیلی قشنگ مینویسی.دوس جونم گاهی وقتا قضا و قدر حکم میکنه یهو وسایل خراب میشن عوضش با صدقه دادن که شما انجام دادی بلا دفع میشه.خانمی دکتر فریدون عزیزی رییس غدد و هورمون ایرانه رفته نازی آباد فکر کنم.بیمارستان سید الشهدا خیابان 15خرداد تهران بیمارستان داییمه.دکتراش بدک نیستن اما از نظر رسیدگی خیلی تعریفش رو شنیدم.ولی بیمارستان خصوصی بری خیلی بهتره.برای زایمانت هم زایمان فیزیولوژی رو انتخاب کن.از سزارین بهتره.


وای دوستم ممنونم چقدر لطف داری به من منم وب شما رو خیلی دوست دارم و بی صبرانه منتظر سیب کوچولو هستم
رضوان مامان رادین
29 آذر 91 23:42
اندوهت را به برگها بسپار
واپسین روزهای پاییزت بخیر
دوست چهار فصل من
یلدایت پر از مهربانی


مرسی رضوان جونم یلدای شما هم مبارکککک
مامان یکتا
30 آذر 91 9:19
سلام عزیزم خسته نباشی اول یلدایت مبارک دوم عزیزم فکر ما هم بکن این جوری از فسنجون تعریف کردی فکر بچه من هم کردی ناقلا نوش جانت فدات بشم


یلدای تو هم مبارک عسیسممممم الهی بگردممممممم فدات شم بگو برات درست کنم بیارممممممممم
مامان علی خوشتیپ
30 آذر 91 11:05
محفل آریاییتان طلایی ، دلهایتان دریایی ، شادیهایتان یلدایی ، مبارک باد این شب اهورایی


همچنین سارای گللللللللللللللل
دیزاینر
30 آذر 91 16:33
سلام
طراحی انواع تقویم تک برگ، فصلی و ماهانه در طرحها و رنگهای بی نظیر

برای دیدن نمونه ها به وبلاگم سر بزنین



اتفاقا خیلی مشتاقم دوست جوووون
مامان ماهان
4 دی 91 15:44
سلام خانمی چه بلاهایی صدقه یادت نره عزیزممممممممممممممممم
الهی تو امتحانت هم موفق باشی گلمممممممممممممممم


صدقه گذاشتم گلم. ممنونم
رالومه
18 دی 91 23:54
سلااااااااام عزیزم تبریک میگم انشالله یه فسقلی ناز و مهمتر از همه سالم بیاری و بشه مونس زندگیتون.من نی نی خلی دوست دارم.منتظر اون روزیم که عکساشو بزاری.نففففففففسسس.


فدات بشم دوست گلم انشاالله قسمت خودت