دومین شب یلدای ما
شب یلدا به همه دوستان عزیزم مبارک باشه انشالله بهترین شبو تجربه کرده باشند
سلامممممممممم عقشششششششششش ماماننننننن چه طوریییییی؟؟
مامانی امدم از شب یلدا برات بگم گلم.
دیشب شب یلدا بود و دومین سالی بود که در ابن شب کنار بابا بودم سال گذشته اولین یلدای من و بابا بود و بابا برام انگشتر نگین سبز خریده بود که خیلی خوشکل بود و به چشم همه امده بود .امسال دیگه از کادو خبری نبود سال گذشته مامان جمیل و مادر جون پیش ما بودن ولی امسال فقط ما بودیمو خاله مهدیه و صنم دختر خالم که تهران درس می خونه.
28 آذر تولد دایی علی بود و دیشب براش تولد برگزار کردیم. براش یه ست لباس منزل خریدیم و یک کیک رولتی و برای شام رفتیم اونجا. منم از صبح رفتم ارایشگاه و به خودم رسیدم برای دیشب تدارک خاصی ندیدیم و یه شام ساده خوردیمو بعدش عکس انداختیم و کیک و میوه و...خوردیم منظور فقط دور هم جمع شدن بود و خوش گذروندن .
چون ما از خانواده دور هستیم این جور مواقع زیاد دست و دلمون نمیره تدارک فراهم کنیم و سفره بچینیم و جشن بگیریم ولی خوب روی هم رفته خوب بود .
مثل اینکه خانواده بابا هم دور هم جمع بودند و جای ما خالی بود انشاالله سال بعد کنارشون باشیم.
امروز هم به اتفاق خاله این ها برای نهار رفتیم بیرون جای همه خالی خوش گذشت.
منم که امروز امتحان گاج داشتم و صبح خیلی خواب الو بودم ولی ترازم 6500 شد و برام راضی کننده بود. امروز عصرم با بابایی استراحت کردیم و من مشغول تمییز کاری شدمو بابا درس خوند .
الانم دارم وب عشقمو آپ می کنم.