زندگی پر از عشق منو شوشوزندگی پر از عشق منو شوشو، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره

داستان شیرین یک عشق

مهمون داری

1391/10/9 11:56
نویسنده : مامان و بابا
2,060 بازدید
اشتراک گذاری

یه سلااااااااااااااااااام با همه وجوووووووووووووود به دوستای عزیزممممممممممممممم

بعدشمممممممممممم یه علمه خستگی و دلتنگی برای تیکه قلبمممممممممم که هنوز نمی دونم کجاست و چه شکلیه ....نمی دونم کجاست؟؟!!! چرا می دونم ب اینکه یه فرشته است جاش توی قلبمهههههههههه ،بخشی از وجودمه که قراره یه وقتی که نمی دونم کی از خودم جداش کنمممممممم

زندگی ما هم جریان داره دوست جونا ولی با این تفاوت که این هفته مهمون داری کردم البته فقط به مدت 2 روز مامانم و مادربزرگمو و دختر عمه مامانم از شمال از تشریف آوردن پیش ما اونم برای اولین بار دل ما هم کمی بازشد و خیلی خوش گذشت تازه یه ساعتی هست که رفتند منم تندی خونه رو جارو کشیدم و دوش گرفتم و امدم پای نتتتتتتتتتت.

براتون بگم که از 5 شنبه همین طور دور خودم گیج می زدمممممم. اولش با شوشو رفتیم خرید کردیم ،بعدش تمییز کردن خونه و دوش گرفتن خودم بابا که رفت دنبال مهمون هامون من مشغول پخت و پز شدممم.

کیک یزدی پختم ،برای شام هم کشک بادمجون و بال مرغ کنجدی (البته جا داره خیلی خیلی از وبلاگ آشپزی های مامانم از سارا جون ومامان مرجان تشکر ویژه کنم)جون بال مرغ رو از دستور مامان مرجان پختم و خیلی لذیذ شد بابا که دیگه ابرومو برد آخرش دیس مرغ و کشید جلو خودش و همه شو خورد این قدر خوشش آمده بوووووووووووووووود.

خلاصه ساراجون و مامان مرجان و بقیه دوست جونا وبلاگتون عالیه من تا الان چند تا غذا از روش پختم که واقعا خوشم امد دستتون درد نکنه.

خلاصه برای فردا نهارمم غذا گذاشتم که صبح نخوام با عجله غذا بپزم بعدش مهمون ها رسیدند و همه از سلیقه چیدمان خونمون تعریف کردند شامو دور هم خوردیم بعدش فیلم عروسیمونو تماشا کردیم.

و خاله مهدیه این ها رفتند خونشون. خاله مهدیه دیروز روضه حضرت رقیه داشت جای همه خالی بود من که فقط سلامتی همه نی نی ها رو خواستممممممممم از ته دلللللللل وبیشتر برای الینا جونم دختر مونای عزیزم دعا کردم و حاجت خواستم که انشاالله خوب خوب بشه.

نا گفته نمونه یکی از دوستای خواهرم پارسال نذری کرده بود امسال حاجت روا شده بود و بعد از 6 سال با دختر 2 ماهش سوفیا خانم خوشکل امده بود.انشاالله دعای منم برای الینای عزیزم مستجاب بشه و کاملا خوب بشه.بعد پذیرایی و.. مراسم تموم شد ما هم برای شام اونجا موندیم از غذای نذری خوردیم بعدش دوباره با مهمون هامون برگشتیم خونه و لالا تا صبح که راهی شون کردمممممم.

دیگه خبر مبری نبووود فقط بد جوری استرس درس هامو دارم اخه مجبور شدم 3 روز درس نخونم  وحالا از امروز عصر انشاالله دوباره شروع می کنم شما هم منو دعا کنید عزیزان.

راستی اینم برای دوست عزیزم شیما جان بنویسم نمی دونم دیروز وقتی می خواستم با خدا حرف بزنم تو همون روضه خواهرم یهو آمدی جلو چشم اگه لایق باشم کلی برات دعا کردم برای خوشبختیت و مهم تر از همه یادم افتاد دیروز کنکور داشتی امید وارم موفق باشی و به مراد دلت برسی عزیزم.

 

خدا جونم ما بنده ها خیلی غریب و بی پناهیم

مارو یادت نره

هرکی به نحوی گرفتاره

همه رو حاجت روا کن و گره از مشکلاتشون باز کن

ما رو هم یادت نره

بزرگترین نعمت سلامتیه این نعمت رو از هیچ کس دریغ نکن

ایمان و توکل بنده هاتو زیاد کن و به دلشون صبر زیاد بده تا با همه مشکلات بجنگند

آمیییییییییین یا رب ا لعالمیییییییین

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

معصومه
9 دی 91 12:13
ان شاالله دعاهاتون قبول درگاه حق بشه عزیزم..حتما خیلی خوشحال بودی مامان جونیت اینا اومدن خونه تون..آره؟
ان شاالله درساتم به موقع می رسونی..


ممنونم عزیزم آره خیلی خوشحال بودم مرسی عزیزم
مانی محیا
9 دی 91 12:13
افرین گلم همه جوره. دلت پاکه برای ما هم دعا کن خیلی محتاج به دعاییم


مرسی دوست گلم شما هم مارو دعا کنید خانوم
مامان صدف
9 دی 91 13:45
حسابی کدبانو شدیا. فقط مواظب هیکلت باش تا با این غذاهای خوشمزه ای که میپزی یه وقت چاق نشی.


واقعا راست گفتی مامان صدف دیگه کار از کار گذشته چاق شدمممممم حالا در حال رژیمم
مامان فتانه
9 دی 91 13:54
همیشه به خوشی و شادی و مهمان نوازی عزیزم...مرسی از اینکه به ما سر زدیدن...لینکتون کردم


ممنونم گلم منم لینکتون کردم
نگاری
9 دی 91 15:25
ای بابا پس مهمون بازی بود
اخی خسته نباشی عزیزم
اره اگه بچه خوبی باشه سعی می کنم طبیعی به دنیا بیارمش
خیلی چیزاش بهتر از سزارینه که الانم زیاد شده و همه دوست دارن سزارین شن


آره نگاری جون حسابیییییی ماشاالله پس ولقعا دوست من شیر زنههههههه
مامان کوثری
9 دی 91 16:24
خسته نباشی ماشاالله آشپز خوبی هم هستی انشاالله خداحاجت همه رو بده هم شما هم خواهرتون تو کنکور موفق بشن


خیلی ممنوننم عزیزم انشاالله
مامان ریحان عسلی
9 دی 91 17:48
سلام
چشماتون روشن تازه عروسی مامانت و مامان بزرگت واسه اولین بار اومدن خونتون
به به می بینم که کدبانو هم که هستی دستت درد نکنه نوش جونتون ایشالا که تو درسهاتم موفق باشی حالا بچه ی کدوم خطه ی شمالی ؟


سلام گلم آره دیگه تازه عروسم دوستم من از لاهیجانم عزیزم قوربونت برم با دعا های شما
نیم وجبی
9 دی 91 22:19
مامانی پیش ما هم بیا اگه خواستی تبادل لینک کنیم


سلام عزیزم چشم حتما
دخترم عشق من
10 دی 91 10:14
چشمتون روشن حتما با مامانتون اینا خیلی خوش گذشته ... خانم کدبانو با این غذا های متنوعی که پختی کاش ادرس سایتشون رو به ما هم میگفتی خانمی .... ایشالله همه حاجاتت هم براورده بشه... خسته نباشی عزیزم از مهمون داری


خیلی ممنونم شیرین جون جاتون خالی بود سایت اشپزی های مامانم دیگه بین دوستان وبلاگم ثبت شده حتما ببین عزیزم بوس
رضوان مامان رادین
10 دی 91 16:39
به به خانوم کدبانوووووووو
راستش منم جمعه مهمون دارم اونم جاریهام دوتاشون عروسشهاشون به فاصله یک ماه از هم بود.حالام من که بزرگتره هستم میخوام پاگشاشون کنم.موندم چی درست کنم


آخی عزیزم انشاالله حسابی خوش میگذره . این که چی بپزمم واسه خودش یه معضله
مامان گیسوجون
10 دی 91 17:49
بابا کدبانو آشپز دست راستت روی سر ما
خسته نباشی عزیزم


این چه حرفیه چوب کاری فرمودید مامان گیسو جون
مامان علی خوشتیپ
12 دی 91 11:39
وااااااااااااااای عزیزم شرمنده کردی...قابلتو نداشت..خوشحالم خوشت اومده...ماشاالله خودت کدبانویی...آفرین...دلم الان شدید کیک یزدی خواست


سارا جون من به سلیقه و اشپزیت ایمان دارممممم
مامان علی خوشتیپ
12 دی 91 11:40
ایشاالله همه حاجت روابشن...التماس دعا داریم


انشاالله سارا جونم
مامان علی خوشتیپ
12 دی 91 11:40
راستی اگه طرحی ،عکسی برای هدیه دوسالگی نی نی وبلاگ داری بفرست وب کودک من...قراره همه رو اونجا جمع کنن و به مدیریت تقدیم کنن


والا چیزی به ذهنم نرسیده سارا جون ممنون که خبرم کردی
مامان یکتا
13 دی 91 13:36
سلام عزیزممممممممممم خوبی منم بال کنجیدی می خوامممممممممممممم
خدا راشکر که همه چیز به خوبی تموم شد


عزیزم فدات شم اگه نزدیک بودی برات می پختمم میاوردم
سیب سرخ کوچولو
27 دی 91 15:39
حالا نوبت ماست تا لحظه شماری کنیم برای اینکه ببینیم نی نی گولوی هانی جونی کاکل زریه یا ناز پری.خاله فداش بشهبابای سیب کوچولو قدم نو رسیده رو به شما و همسری تبریک میگن انشاالله خدا حفظش کنه


قوربونت برم عزیزممممممم مرسی ممنونم از بابای سیب کچولوی خوردنیییییییی