زندگی پر از عشق منو شوشوزندگی پر از عشق منو شوشو، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

داستان شیرین یک عشق

از شمال برگشتیم

1391/9/13 10:09
نویسنده : مامان و بابا
1,143 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دوستان گلم انشااه عزاداری های همه مقبول درگاه حق واقع شده باشه.

ما دیشب از شمال برگشتیم جای همه دوستان خالی بود روز های خوبی داشتیم  هم دیداری تازه کردیم و هم حال و هوامون عوض شد . هوای بارونی بود ولی دلچسب و پاک.

11صبح چهارشنبه راه افتادیم و جاده خلوت بود ساعت 6 عصر خونه بودیم مامان جمیل و پدر جون از دیدن ما خیلی خوشحال شدند شام اون شب رو زود خوردیم و بعدش به دیدن مادر بزرگم ه خیلی دوسش دارم رفتیم و تا دیر وقت اونجا بودیم.

پنج شنبه کار بانکی داشتیم از اونجا هم رفتیم عکاسی فیلم و عکس عروسیمونو گرفتیم که خوشبختانه خوب از آب در آمده بود . عصرشم قرار گذاشتیم بریم رشت به اصرار من با ماشین پدر جون رفتیم هوا ابری و بارونی بود و بابا حمید خوب رانندگی می کرد. تا رسیدیم رشت شب شده بود و بارون خیلی خیلی شدید شد از بد شانسی برف پاکن مونم خراب شد بابا جلو رو نمیدید و نتیجه این شد که تصادف کردیم ولی خدارو شکر بخیر گذشت و از اوجایی که ماشین امانت بود حال بابات حسابی گرفته شد. اونشب و فرداش رشت بودیم بابا صبح زود رفت دنبال تعمیر ماشین چراغ جلو شکسته شده بودو ماشین صاف کاری نیاز داشت ظهرشم با امیر رضا بازی کردیم و بعدش راه افنادیم سمت لاهیجان که خدا رو شکر سالم رسیدیم شبش خونه مادر بزرگم دعوت بودیم  تو راه من یه بسته شمع و خرما برای چهل منبر فردا خریدم (چهل منبر مراسمی هست که شب تاسوعا تو شهر ما برگزار میشه و خیلی با شکوه هست )همه دور هم جمع شدیم  و بعد از شام رفتیم استانه اشرفیه حرم آقاسید جلاالدین اشرف برادر امام رضا خیلی شلوغ بود مراسم سینه زنی داشتند ما هم حلوای نظری خاله مهدیه رو پخش کردیم و برگشتیم

شنبه هم که تاسوعا بود من که تا عصر خونه بودم بابا و خاله مهدیه اینها رفتند روضه بعدشم شربت پخش کردیم و رفتیم چهل منبر.

یکشنبه صبح عاشورا رفتیم تو یه مسجد و تو مراسم سینه زنی و زنجیر زنی محلمون شرکت کردیم خیلی با شکوه برگزار شد عصر عاشورا مامان جمیل پلو نظری پخت و پخش کردیم و تا شب استراحت کردیم و بعدش رفتیم شام غریبان و هیات کلا"خوب بود و خوش گذشت.

انشاالله سالهای بعد تو در کنارم باشی عزیز دلم حالا با روحیه خوب می خوام درس خوندنو شروع کنم حسابی برا من و بابات دعا کن کوچولو دوست داریییییییییییییم حالا عکس ها رو ببییییییییییییین. خیلی با عجله نوشتم فقط خواستم خاطره این چند روز تا یادم نرفته ثبت بشه بماند که از صبح ٥ بار نوشتمش و هربار پرید و ثبت نشدددددددددددد و حوصلم سر رفففففففففففففففت

عکس ها تو ادامه مطلبببب

 

مراسم چهل منبر

chehel.jpg

بابا در حال شربت دادن

 photo0714.jpg

علم بندی روز عاشورا

dsc00031.jpg

امیررضا تو بغل بابا پشت فرمون

kolah.jpg

اینم یه امیر رضا دیگه

amir.jpg

مراسم شب عاشورا

shab ashora.jpg

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (19)

مامان سيد محمد سپهر
7 آذر 91 15:16
سلام دوستم .سيد محمد سپهر تو مسابقه نی نی و محرم ژورنال نفیس شرکت کرده...کدش 51 هست اگه دوست داشتی از روز سه شنبه تا 5 شنبه وقت داری به پسرم و یکی دیگه از نی نی های ناز اونجا رای بدی.
اینم لینکش:
http://2nyaienafis.niniweblog.com/post1412.php
ممنونممممممممممم



دیر گفتی عزیزم رای مو داده بودم
رضوان مامان رادین
7 آذر 91 16:19
عزاداریهاتون قبول.
وای من عاشق شهرهای شمالم


مرسی گلم
مامان گیلاس
8 آذر 91 10:15
سلام
همیشه به سفر و تفریح
عزاداریهاتون هم قبول باشه
اگه موافقید تبادل لینک کنیم.


سلام گلم ممنونم عزیزم من که خیلی وقته لینکتون کردم
سیب کوچولو
8 آذر 91 13:51
چه سفرنامه ی خوشملی.عزاداریتون قبول باشه انشاالله گلم.ماشین فدای سرتون خدا رو شکر که به خیر گذشتانشاالله همیشه به سفر و همیشه جمعتون جمع باشه.راستی این امامزاده که گفتی جد بزرگوار اینجانب هستند دقیقا که قراره پارتی اون دنیام باشن انشااللهخیلی خوشمل نوشتیدی


ممنونم عزیز دلم ما به من لطف داری عزیزم به به بس یه جورایی هم ولایتی هستیم
نگاری
8 آذر 91 19:42
سلام
مسافرت خوش گذشت دیگه؟؟؟؟


سلام نگاری جونم آره جات سبز
مامان آرین
9 آذر 91 8:16
سلااااااااااااااام دوستم

دلم خیلی براتون تنگ شده بود .اومدم بگم ما دوباره برگشتیم و اگه دلت خواست پیش ما بیا


خوش امدین چشمممممم
مامان آرین
10 آذر 91 0:20
عزاداریتون قبول دوست خوبم.خداروشکربخیرگذشته.


مرسی عسیسممممممم
مامان امیرناز
10 آذر 91 12:21
سلام عزیزم ایشالا سال بعد با فرشته ات بری عزاداری راستی اگه عکس عروسیت و گذاشتی خبرم کن یادش بخیر انگار همین دیروز بود که عکسای عقدتو دیدیم ایشالا عکسای فرشته ات


فدات شم عزیزم آره خیلی زود گذشت عسیسم ولی خیلی وقته عکس های عروسیمو گذاشتما
مامان ریحان عسلی
10 آذر 91 16:36
سلام
همیشه به دیدار خانواده حالا شما اصالتا بچه ی کدوم شهر شمالی؟
عزاداری هاتونم قبول


ممنون گلم همچنین من لاهیجانی ام شوهرم رشت
زهره مامان آریان
10 آذر 91 22:53
عزاداریهاتون قبول.التماس دعا


ممنونم محتاجیم به دعا عزیزم
دخترم عشق من
11 آذر 91 8:36
سلام چه مراسمای خوبی دارین . قبول باشه عزاداریاتون . از عکسا معلومه که همسر مهربون و اهل کمک کردن دارید دقیقا مثل خودت که خیلی مهربونی . همیشه خوب وخوش باشید


ممنونم شیرین جون لطف داری عزیزم آره خدایی خیلی کمک می کنه
مامان یکتا
11 آذر 91 8:40
سلامممممممممممم دوست عزیز خوبی عزاداریت قبول انشالله که حاجت روا باشی عزیزم


ممنونم عزیزممممممم همچنین
عروسکم پرنیا
11 آذر 91 14:37
سلام از بابت تبریکت ممنونم هنوز بین اسم پارمین و پانیا مردد هستیم


خواهش می کنم عزیزم هردوش قشنگند ولی من پارمین و بیشتر دوست دارم نامدار باشه این فرشته کوچولوی نیومده
سارا مامان آرام
12 آذر 91 14:42
از آشناییتون و پیغام های محبت آمیزتون بسیار خوشحالم
و وبلاگ شما رو به وبلاگ دخترم لینک میکنم ، خوشحال میشم شما هم ما رو به دوستانتون اضافه کنید


واای چه خوشحالم کردی عزیزم منم لینکش می کنم با کمال میل
نی نی توپولی
12 آذر 91 21:23
سلام عسیسم خوبید!حسابی دلم براتون تنگ شده بود از طریق فضای مجازی میبوسمت
مبارکا باشه خانم بلاخره شما هم رفتید سر خونه و زندگی انشالله که میمون و مبارک باشه قطعا همینطور است
همانطور که مطلع شدی من فرزند دومم رو باردارم انشالله از شما باشه یا کاکل زری یا ناز پری میبینم که خیلی هم مشتاقی منم تو رنگها سیسمونی آبی و نارنجی رو خیلی دوست دارم.
راستی چه مانتو قشنگیه مبارکت باشه...
برام دعاکن یادت نره


واااااااااااای چقدر خوشحالم کردی امدیییی عزیزم منم می بوسمت و برات دلتنگ بودم. انشاالله کوچولوی خوشکلت زودی به دنیا بیاد. حتما دعا می کنم محتاجیم به دعا گلم

مامی مائده
13 آذر 91 12:42
عزاداریهاتون قبول باشه


منونم مائده جان
سمانه مامان پارسا جون
13 آذر 91 18:07
سلام گلم خوبید عزیزم؟
خریدای جدید نی نی تون مبارک
عزاداریهاتون قبول
میبینم که حسابی بهتون خوش گذشته
همیشه خوش باشید عزیزم



یلی ممنونم سمانه جان همچنین
شیما(دختر شهریور)
19 آذر 91 8:29
به به دوست عزیزم میبنم کلی خوش گذشته بهت گلم، ایشالا همیشه این طوری لبت خندون و شاد باشه وووووووووووووووووووو همیشه سالم و سلامت باشی عزیزم و همیشه خوش بگذره بهت در هر شرایطی عزیزم
برات یه دنیا ارزوی قشنگ دارم
ممنونم که به وبلاگم سر میزنی عزیزمممم



فدات بشم شیمای گلم منم بهترین ارزو ها رو برات دارم عزیزمی
مامان صدف
19 آذر 91 14:45
قبول باشه خانوم. ان شاءالله سال دیگه با نینی نازت بری تو این مراسم


مرسی از بابت ارزوی قشنگتون