زندگی پر از عشق منو شوشوزندگی پر از عشق منو شوشو، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره

داستان شیرین یک عشق

یه عالمه دلتنگی برای تو

1391/8/27 16:49
نویسنده : مامان و بابا
869 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به عزیز دوردونه ، گل گلخونه، یکی یدونه خودم!!!

وای مامانی تو نمیدونی من چقدر دلتنگت بودم قربونت برم الهی عشق من و بابایی

ازت دور بودم ولی کلی خبر برات دارم عزیز دل مامان ، البته این چند روز بابایی هم پیشم نبود  رفتم شمال کلی خوش گذشت خونه مادرجون جشن امام زمان داشتیم نذری دادم و دعا کردم برا همه نی نی ها مامان و بابا هاشون و خونواده هاشون که همیشه سالم و خوش باشند . خوب حالا از خودم برات بگم یادته گفته بودم برا 26 قرار بابایی با خونوادش بیاد خونه ما؟ چون اقاجون تو تهران کار داشت و ما هم درگیر جشن امام زمان بودیم قرارو انداختیم برا جمعه 7 مرداد ، قرار شده تو اون جلسه در مورد همه چیز صحبت بشه و برا بعد از ماه رمضون جشن عقد بگیریم مامانی این چند روز رفتم مدل لباس انتخاب کردم ، رفتم چند تا ارایشگاه سر زدم، قبل رفتن با بابایی رفتیم انگشتر دیدیم و کلی کارای دیگه...

امروز هم میریم برا بابایی خرید کنیم ... مامانی خیلی خوشحالم  خداکنه همه چیز اون طوریکه دلم می خواد پیش بره... تو خونواده ما همه منتظرند شاه دامادو ببینند . بابایی هم خیلی خوشحاله. من تازه امروز صبح رسیدم هنوز بابا رو ندیدم دلم براش یه ذره شده. اگه بتونم یه کم زود تر از اینجا خلاص شم با هم میریم بیرون.

تازه اگه بدونی این چند روز چقدر من پر خوری کردم کلی چاق شدم از حالا میرم تو تحریم تا روز عقدمون قیافم خوب باشه... حالا بعدا" عکس لباس نامزدی رو میزارم برات میگن دختر بچه ها وقتی بزرگ میشن لباس عروس ماماناشونو دوس دارن میپوشن بازی می کنن قوربون قد و بالات بشم من اگه ناز پری بشی میدونم که تو هم از این کارا می کنی قوربون شیطونی هات.

یه چیز در گوشی:چند شب پیش به بابایی می گفتم یه قولی بهم میدی بابایی گفت بگو ببینم چه قولی گفتم که قول بده وقتی وارد خونوادمون شدی منو جلوی چشم همه با خوش اخلاقی هات سربلند کنی بابایی هم گفت چشم. بعد بهم گفت تو هم به من یه قولی میدی؟ گفتم بگو گفت برام یه نینی خوشگل بیاری منم بهش گفتم اگه همه تلاششو بگنه و امسال دکتری قبول شه جایزه اش یه نی نیه حالا به خاطر تو کلی انگیزه درس خوندن داره می بینی نیومده دل بابا رو بردی؟؟ عاشقتیم عزیزم

بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس

٢٧تیر٩٠

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا
27 تیر 90 13:47
مبارک باشه انشاالله
مامان اميرعلي
28 تیر 90 8:56
انشا الله كه خوشبخت باشيد و خدا يك ني ني خوب و ناز و سالم و اهل نصيبتون بكنه
مریم
28 تیر 90 11:12
سلام دختر خوبی؟ دیگه چیزی به عروس شدنت نمونده ها ما هم دعوتیم دیگه؟ نه خوشبخت بشی الهی مادر
مامان ماهان عشق ماشین
28 تیر 90 12:13
ایشالا به همه آرزوهای خوبت به شادی برسی.
الهام (مامان صدگل)
29 تیر 90 8:28
ان شاء الله كه خدا يه ني ني سالم بهتون بده راستي پسرمن توي مسابقه ني ني شگفت انگيز شركت كرده كد 32بهش راي بدين از طريق ارسال تلگراف به مديريت ممنون ميشم من هم براي ني ني شما دعا ميكنم باي يادتون نره باز هم ميگم يادتون نره
مامان علی مرتضی
29 تیر 90 11:18
سلام عروس خانم خوبید؟کد امپراطور ما 122 دوس داشتید بهش رای بدید ممنونم


رای دادم بهش عزیزم
نسترن
29 تیر 90 13:35
سلام عسلی خوبی جوجو؟
رمزو برات خصوصی میذارم.برو توی آخرین نظرات خوانندگان.


مرسی نسترن جون مرسی که رمزتو برام گذاشتی
مامان نيروانا
29 تیر 90 14:17
سلام عزيزم، خدا رو شكر كه بهت خوش گذشته. نامزدي من و حامد هم دو سه روز مونده به ماه رمضون برگزار شد. خيلي خوشحالم كه اوضاع داره خوب پيش ميره. حسابي براتون دعا ميكنم كه خوشبخت بشين. كاكل زري و نازپري هم از اون بالا در حال دعاكردن هستن ميدونم.
خاله ي مهربون اگه دوست داشتي به نيرواناي شگفت انگيز ما رأي بدي كدش 117 هست. بوس بوس


قربون شما و مهربونی هاتون. فدای نیروانا جونم
نی نی توپولی
30 تیر 90 1:50
سلام اول از همه سفر بخیر دوم چه خبرای خوبی انشاالله همیشه از این خبرا بااین وعده ها بابایی 100درصد ... به هرحال قدر این روزای قشنگو بدون قابل تکرار نیستند
الی
30 تیر 90 14:17
از ته دلم تبریک میگم گلم خدا رو شکر چه روزهای شیرینی پیش رو دارید برای ما هم دعا کنید