زندگی پر از عشق منو شوشوزندگی پر از عشق منو شوشو، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره

داستان شیرین یک عشق

روز های بیقراری

1391/8/27 16:45
نویسنده : مامان و بابا
812 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

www.bahar22.com            قالب ، کد موزیک ، تصاویر زیباسازی وبلاگ ، فال      WWW.bahar22.com

 

 

عاقبت در یک شب از شب‌های دور

                     کــــودک مــــن پا به دنیا می نهـــــد

                                              آن زمان بر مــن خــدای مهــــــربان  

                                                      نام شورانگیز  "مــــــــادر" می‌نهــد

(وبلاگ که ژوان کاکل زری مامان و بابا)

سلام ناز گلم خوبی مامانی؟ نمی دونی این روز ها چقدر من و پدرت دلتنگیم، ناراحتی هاشو از تو حرفاش می فهمم ولی کاری از دستم ساخته نیست. خوب عزیزم زندگیه و مشکلاتش دیگه گاهی اوقات ادم ها خودشون زندگی رو برا خودشون سخت می کنند این روز ها خاطرات دوران بچگیم داره برام زنده میشه روز های اولی که رفته بودم مدرسه، مامان جمیل که با همه مشغله هایی که داشت هیچی برام کم نذاشت چقدر براشون مهم بود که من شاگرد اول مدرسه باشم . چقدر تلاش می کردند که هرچی می خوام برام مهیا کنند خلاصه همه تلاششون این بود که منو شاد و خوشحال ببینند یادمه وقتی نتیجه ی دانشگاه ها امد شهریور 84 وقتی پدر جون فهمید من قبول شدم از ذوق میرقصید اما حالامامان جون من 25 شدم و تصمیم گرفتم پدرت رو که با همه وجود دوسش دارم به خانوادم معرفی کنم و قرار ازدواج گذاشتیم عزیزم من احساس می کنم پدرت رو خوب شناختم بهش اعتماد دارم ولی از اونجایی که خونواده من سنتی هستند پذیرش این قضیه براشون سخته و این دلنگرانی هاشون من و پدرت رو به شدت ناراحت کرده دیشب بابا حمید ساعت 3 صبح بهم زنگ زد بیدار شده بود سحری بخوره ولی خیلی منقلب بود. چی کار کنم عزیزم من که می خوام همه رو راضی نگه دارم  نمی دونم میدونم که پدرت منو خوشبخت می کنه ولی کاش می تونستم اینو به همه ثابت کنم . شرایط سختیه مامان جون برام خیلی دعا کن مثل همیشه تو شدی سنگ سبور تنهایی مامانت عزیزم عاشقانه دوست خواهم داشت تویی که هنوز نیومده تصور وجودت برام لذت بخشه ... تویی که عطر تنت قشنگ ترین حس و برام میاره... مواظب همه چی باش گلکم..دعا کن با خبر های خوب برگردم پیشت عزیزم 

١٣مرداد٩٠

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

خانم معلم بندری
13 مرداد 90 14:30
مامان نازنین زهرا
13 مرداد 90 15:40
نبینم ناراحتی تو عزیزم انشالله با توکل به خدا همه مشکلاتتون حل میشه عزیزم


مرسی از همدردی تون
مامان پارسا جون
13 مرداد 90 16:57
نگران نباش عزیزم همه چیر رو به راه میشه.
مامان صفا
13 مرداد 90 19:33
سلام عزیزم
غصه هیچی رو نخور خدای مهربون با قلب عاشقاست و هواشونو داره.. تبریک من و گلکم رو هم بپذیرید انشالله در کنار هم سالیان سال خوشبخت و سلامت زندگی کنید
خود من کلی از کلی هم بیشتر در موقعیت تو انتظار کشیدم و سختی..
الان به مامان و بابام حق می دم چون واقعا زندگی فرزند بزرگترین مشغله ذهن آدم و طبیعی که نگران باشن اینا رو بعد از اینکه زیر یه سقف رفتین متوجه می شین..
با اینکه ما ازدواج عاشقونه ای داریم اما اگه نی نی مون دختر بشه باید دوماد هفت خوان رستم بگذرونه تا راضی بشم.. باباشم همین می گه.....
می بوسمت عروس خانم


ممنونم برا خوشبختیمون دعا کنید
معصومه مامان سهند
13 مرداد 90 20:18
بدون دلهره و نگرانی فقططططططططططط خوش باششششششششش


چشششششششششششششم
الهام مامان رامیلا
14 مرداد 90 12:49
__000000___00000
_00000000?0000000
_0000000000000000
__00000000000000
____00000000000
_______00000
_________0

مرسی خاله جونم که به ما سر زدی دوست دارم


خواهش می کنم گلم منم دوست دارم خاله
مامان سید ابوالفضل
15 مرداد 90 2:01
پرنیا
15 مرداد 90 11:41
سلام .از ارادت شما به دخترم وخودم بسیار ممنونم امیدوترم به سلامتی کوچولوتون رو به دنیا بیارین ووبلاگتون رو با عکسهای قشنگ دخترتون زیبا تر کنید.
الهام مامان رامیلا
15 مرداد 90 15:24
عزیزم شما خودت بااحساسترینی که برای دل خودت و با نی نی که هنوز نیست به این خوبی صحبت می کنی انشالله تمام آرزوهات بر آورده بشه عزیزم
مامان سارال و صبا
16 مرداد 90 3:11
سلام دوست خوبم.زندگی صحنه جدالست وانکسی برنده این میدانست که صبر پیشه کند واستقامت داشته باشد...خوشبختیت ارزوی من است
مامان ماهان
16 مرداد 90 16:03
عزیزم توکلت به خدای مهربون باشه