زندگی پر از عشق منو شوشوزندگی پر از عشق منو شوشو، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره

داستان شیرین یک عشق

اولین نوشته از بابا حمید

1391/6/28 12:49
نویسنده : مامان و بابا
1,175 بازدید
اشتراک گذاری

دیدی بالاخره بابا هم وبلاگتو دیییییییییییییییید همین امشب وقتی باهم حرف میزدیم آمد دید و برات نوشت.

اون چیزی هم که نوشته هز شیطونی هاشه خوبه بدونی بابای شیطونی داری این قدر سر به سرم می زاره

که نگوووووووووووووووو امشیم اجازه نداد سیستممو با خودم ببرم شمال فکر کنم چند روزی نمی تونم برات ب

نویسم عزیزکمممممممممممم بابا خسته بود خوابید منم برم لالا باشه؟؟؟

حمید جون ممنون که اینجا نوشتی چون میدونم خیلی خسته هستی از کار همین چند خطط هم برام کلی

می ارزه ه ه ه ه ه ه ه ه عزیز دلم م م م مم

 

٢٠ مهر90

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

مامان آرین
20 مهر 90 14:52
آخی چه عاشقانه قوربونت برمم
الی
20 مهر 90 22:40
سلام دوست عزیزم خوشحال میشم پیشم بیای من اپم
مامان مبینا
20 مهر 90 23:40
سلام عزیزم..بلاگ خوبی داری،با اجازه لینکتون کردم،خوشحال میشم دخترم یه خاله ای مثل شماداشته باشه.
مامان ثنا و ثمین
21 مهر 90 2:04
سلام مامان مهربون ایندهاین جدائی ها رو من و شوشو هم کشیدیم.سخته ولی باعث میشه قدر در کنار هم بودن رو بدونیم.به ماهم سر بزنین.خوشحال میشیم
مامان ترنم کوچولو
21 مهر 90 9:23
گلم با اجازت من لینکت کردم.خوشحال میشیم شمام ما رو لینک کنید و بهمون سر بزنین.همیشه خوشبخت و شاد باشید.
مامان پارسا جون
21 مهر 90 12:07
خوبه دیگه خانومی ازین به بعد با هم بنویسید
مامان نيروانا
23 مهر 90 8:07
سلام وخوشامد به بابا حميد. ببين چه خانوم تمام عياري دارين. ايشالا دست تو دست ماماني خاطرات فاصله هاي طبخاتي رو هم بنويسين ما بخونيم.
مامان دیانا
23 مهر 90 10:16
سلام به بابا و مامان آینده ما هم به بابایی خوشامد میگیم موفق باشید
mahsa
24 مهر 90 11:45
سلام دوست گلم. مرسی که به وبلاگ آرزو سر میزنی. تند تند سر بزن و نظر بده. راستی من تو نی نی سایت عضوم.خوشحال میشم اونجا هم ببینمت. برات تو لینکی که دادی پست میذارم. خیلی با احساسی. خیلی حال میکنم وقتی وبلاگت رو میخونم. ایشالله همیشه همینطور در کنار همسرت خوب و خوش و سرحال و پرانرژی باشی و بعد از عروسیتون هم خدا یه کاکل زری ناز پری بهتون بده . من خیلی دوست دارم کمکم کنی وبلاگ دخترمو به روز کنم.
پريسا
24 مهر 90 12:14
سلام . مبارك باشه انشاله كه خوشبخت شين. من هر روز مطالب وبلاگتون رو مي خوندم اما يك ماهي بود كه نبودم حالا باز اومدم . اگه ميشه رمز مراسم عقدتون رو به من بدين . ممنون . بازم براتون آرزوي خوشبختي مي كنم
مامان آناهل
25 مهر 90 10:22
تبریک میگم بابایی . هم به خاطر این خانم هنرمند . هم به خاطر دیدن وبلاگ. راستی این فاصله طبخاتی جریانش چیه؟؟
مامان رزی
27 مهر 90 19:21
سلام عزیزم خوشحال شدم خانمی امیدوارم که یه دختر ناز خدا بهت بده مثل دخمر من
باباحمید
6 بهمن 90 23:22
سلام چرا قلم گذاشتی کنار چی شد ادامه بده خوب مینوسی بابا