بهار حرف کمی نیست ....ما نمی فهمیم...
سلام نازنينم سلام هستي من .نوشتن براي تو به اميد خوندنشون تو فردا هاي دور بهم ارامش ميده چه جايي بهتر از اينجا براي ثبت تك تك لحظه هاي زندگيمون براي روز هاي خوب و بدش براي لحظه هاي دلتنگي وبي قراري. اميد وارم روزي كه اين نوشته ها به دستت ميرسه ارزش معنويه اين كار رو با همه وجودت درك كني عشق من رو به خودت لمس كني ، نوشتن خاطرات اين روزها براي تو باعث ميشه شريك همه مراحل زندگيمون باشي و من و پدرت رو بهتر بشناسي ياد بگيري اگه زندگي روز هاي سخت داره چه جوري بايد با سختي ها بجنگي و اگه روز هاي خوب داره به خوشي هاش مغرور نشي خلاصه من و تو راه درازي رو باهم در پيش داريم گل نازم ... با اينكه نزديك عيده ولي هوا هنوز سرده مثل اينكه ننه سرما خيال رفتن نداره بهار داره از راه ميرسه 14 روزه ديگه عيد ميشه مامان جون من از بچگي عيد رو دوست داشتم چون در كنار تازه شدن طبيعت زندگي ما هم رنگ و بوي تازه ميگيره اول از همه خونه تكوني براي عيد بعدش خريد وسايل نو و بعد تعطيلات نوروز كه هركسي يه برنامه اي برا خودش ميچينه يكي ميره سفر يكي تو خونه استراحت ميكنه ولي من مهموني وديدو بازديد رو خيلي دوست دارم مامان جون تنها فرصتي كه ميشه به بزرگ تر ها و كوچك تر ها سر زد و هنوز بوي اسكناس هاي ترو تازه عيده كه با همه سني كه ازم گذشته هنوز عاشقشم و منتظزم اولين عيدي رو از مامان و بابا و مادرجون بگيرم خدا عمر با عزت به هرسه تاشون بده و سايشون هميشه بالاسرمون باشه.از اين حرفا كه بگذريم برات بگم كه هفته گذشته 5شنبه و جمعه به خريد گذشت مانتو و كفش و كيف و روسري و به بلوز خوشكل هنوز بابا حميد چيزي نخريده و من رنگ كرم قهوه اي رو انتخاب كردم و همه وسيله هامو اين رنكي گرفتم امسال شوق و ذوقم نسبت به سال هاي ديگه بيشتره چون اولين باريه كه بابا كنارمه و خيالم راحته انشاالله 28 بابابا ميريم شمال و تا 6 عيد اونجاييم من از همين الان تو پوست خودم نمي گنجم .اين هفته فكر كنم بيشتر وقتم رو ارايشگاه باشم ديگه وقتشه يه دستي به سرو روي خودم بكشم آخه مامانت تو اين زمينه خيلي تنبله الان 3 ماهه ارايشگاه نرفتم ديگه فكرشو بكن چه چركولكي شدم . امرو بابا زود تر از من رسيد خونه و مشغول درس خوندنه نمي دونم چرا كسل و بي حوصله ام شايد به خاطر خواب دم غروبه از بابا خواستم منو ببره بيرون قبول نكرد. راستي برا 4 شنبه سوري شام خونه خالله مهديه دعوت شديم مي خواهيم كلي خوش بگذرونيم . ديگه اينكه ردا 6 ماه از عقد من و بابا ميگذره و دقيقا" 6 ماهه ديگه عروسيمونه فكر كن ؟؟؟؟؟!!!!!