سلاممممممممممممم سلامممممممممممممممم
واییییییییی من شرمنده همه دوستان گلم که نگرانشون کر دم ولی باور بفرمایید اصلا حال نشستن پای کامی نبوددددددددددددددد وحمید هم کار با نت و قدغن کردهههههههه این شد که کمتر میام.
نماز روزه همه دوستان گلم قبول باشه ما رو تودعا های خیرتون از یاد نبریددددددددد سختتتتتتتتت محتاجیم به دعا.
از حال و احوال خودمون براتون بگیم که از روز شنبه ما تهران هستیم و بابا حمیدم روزه میگره و ما شدیددددددددددد شرمنده هستیممممممممممم که نمیتونیم یه افطاری درست حسابی و سحری براش حاضر کنیم همه کارا رو خودش انجام میده ظرف میشوره چایی میزاره تمییز کاری میکنه منم که سلطان شدمو همش در حال تهوع یا حالت تهوعععععععععععع اخخخخخخخخخخخخخخ که همه گلوم زخم شدههههه خیلی هم جالبه که شب ها این حالت هام اوج میگیرههههههههه هر شب بابا حمید کلی با نی نی حرف میزنه براش سوره ولعصر میخونه نازش میده جالب هست که پسر گلم صداش میزنه انگار مطمئنه نی نی پسره نمیدونم شاید در گوشی به باباش گفتههههههه.
برای سنوی ان تی ام باید تا 8 مرداد منتظر بمونیم یعنی 12 هفته مون تموم بشه بریم برای رویت نی نی ولی چون حال خوبی ندارم بابایی میگه بچه ام سالمه خیالت تختتتتتتت منم قبول میکنم و توکل برخداااااااا.
دیگه اینکه شدیدااااااااااا منتظرم این روز های سخت تموم بشه و روز های شیرین بارداری برسه تو تو دل مامان بلولی و من حال کنممممممم.
ای خدااااااااااا بازم شکرتتتتتتتتتتتت شکرررررررررررر فقط صبرو توانمو زیاد کن تا این روز های باقیمانده رو تاب بیارم.
خوب دوستان گلم دیگه فعلا حرف و سخنی نیست.... بازم میگم مارو تو دعاهاتون از یاد نبرین