زندگی پر از عشق منو شوشوزندگی پر از عشق منو شوشو، تا این لحظه: 16 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

داستان شیرین یک عشق

گردش من و بابا حمید

1390/4/3 19:57
نویسنده : مامان و بابا
333 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامانی خوفی جیگرم؟

امروز بابا حمید گفت دو تایی بریم گردش .مامانی هم صبح زود بیدار شد و غذای مورد علاقه بابای رو پخت (زرشک پلو) رفتیم دد در دودور . خودم پیشنهاد دادم که غذا رو خودم بپزم چون اولین بار بود بابا حمید دست پخت منو می خورد زبان منم کلی ذوق داشتم  خیلی هم خوشش آمدخجالت انگشتاشم خورد فینگیلی.

رفتیم پارک ایرانشهر همیشه منو بابا میریم اونجا آخه نزدیک محل کار باباییه . همیشه بابا بهم میگه وقتی پیر شدیم میارمت اینجا جوونی یامونو یادت میارملبخند.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان عسل و آریا
3 تیر 90 22:13
سلام دوست خوبم.ممنونم که به وبلاگ گل پسرم سر زدید.من هم شما روز با افتخار لینک کردم.انشالله که کیارای عزیز بدنیا میاد و خوشبختیتون کامل میشه.
پارسا
4 تیر 90 0:52
سلام خاله اتفاقآ من امسال پاییز اومدم لاهیجان خیلی بهم خوش گذشت بام لاهیجانم رفتیم چه کلوچه های خوشمزه ای دارین
مامان الهام
4 تیر 90 7:50
سلام عزیزم ممنون که بهمون سرزدی-ایشالا نی نی هر چه زودتر و سالم بدنیا بیاد راستی من هم لینکتون کردم بیشتر بهمون سر بزنید
مامي مائده
4 تیر 90 9:45
چه جالب ما هم ديروز رفته بوديم پيك نيك. جاتون خالي در ضمن مرسي كه به وبلاگ تپليه من سرزديد. منم لينكتون كردم. بازم منتظرتون هستيم