زندگی پر از عشق منو شوشوزندگی پر از عشق منو شوشو، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

داستان شیرین یک عشق

هفته هفت و احوالات ما

1391/11/3 21:42
نویسنده : مامان و بابا
1,020 بازدید
اشتراک گذاری

 


سلام البالوی خوشرنگ مننننننننننننننن....

الان که برات می نویسم حالم خیلی بده ه ه ه ه ه  وحشتناک سرگیجه دارم که علتشم مشخص نیست.

دیروز صبح رفتم ازمایشگاه جواب ازمایشمو گرفتم که شکر خدا همه چیز خوب بود و عصرش بردم دکترم دید و راضی بود بهم گفت چون مشکلی نداری میتونی با خیال راحت سفر کنی و برای 28بهمن برام نوبت زدو سنو گرافی نوشت که ntهم همون موقع انجام بشه علی رغم اصرار من برای سنو گرافی گفتند لازم نیست زود تر بری.

منم بعدش خوشحال و خندون به بابا حمید زنگیدم و بهش گفتم همه چیز مرتبه و رفتم خونه خاله مهدیه اونجا متوجه یک خبر خوب شدم که خدا لطفشو برای خانواده من تموم کرده و ما یه تو راهی دیگه داریییییییییییییییییممممممممممممممم نی نی خاله مهدیه که الان 3هفتشه و احتمالا 18روزی از شما کوچکتر باشه.خلاصه کلی خوشحالی کردیم و شرینی نی نیشونو خوردیم و بابا آمد دنبالم برگشتیم خونه خودمون.

دم درمون که رسیدیم همه چیز در همو بر هم بود همسایه ها بیرون بودند انگاری طبقه پایین با بنزین آتیش گرفته بوووووووووووووود وای مننننننننننن اون لحظههههههههه حسابی پس افتاده بودمممممممممممم اقای همسایه هم که غش کرده بود تو کوچهههه دیگه بماند.

شبش که هنوز از سر سفره بلند نشده بودم سرم چنان گیج زد که اصلا چیزی نفهمیدم ساعت 12بابا منو برد درمونگاه دکتره گفت چیزی نیست حتما ضعف کرده دوباره ساعت 3صبح حالم بد شد با بیمارستان نجمیه تماس گرفتیم گفتن نیاریدش حتما ضعف کرده نصفه شبی هرچی ابمیوه و خرما می تونستم خوردم اما فایده نداشتتتتتتتتتتتت بابا سر کار نرفته مونده پیشممممممممممم حالم خیلی بده کوچولو یعنی چی شده منتظرم تا ساعت 5 بشه بریم دکتر ببینیم چی میگه نگرانم عزیزم چیزیت نشده باشه هم مواظب خودت باش هم مواظب من کمک کن روبه راه شم.

اگه خوب شم این هفته دو تایی میریم شمال قول میدم کلی خوش بگذره هاااااااااااا پس کمک مامی کن سر حال شم عسلممممممممممممممممم


بعدا نوشتتتتتتتتت: سلام دوستای مهربونممممممممم واقعا ممنون از لطفتون و نظراتتون باعث دلگرمی و قوت قلب میشه .

کمی بهترم شکر خدا چند بار دکتر رفتم گفتن ار عوارض بارداریه ولی دکتر بهم گفت چون سرگیجه شدید داری به خاطر آلودگی هوا است که درصد منوکسید خونت رفته بالا  منم فردا انشاالله راهی شمالم معلوم نیست تا کی اونجام ولی برای سلامتی نینی شاید تا عید بمونم چون الودگی خیلی خطر ناکه انشاالله بتونم لپ تاپو با خودم ببرم و از اونجا آپ کنم دوستونننننننننننن دارممممممممممممممممممممم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (30)

نگاری
1 بهمن 91 17:13
سلام مامان بی حال
خوب می شی بعضی ها اینجوری می شن عادیه
شرط می بندم نی نی گولوتون دختره


سلام مرسسی عزیز دلم دکترمم همینو گفت برام فرقی نمیکنه ولی همه میگن دختره هههههههههههه ههههههههههه
نگاری
1 بهمن 91 17:15
الانم مگه 7 هفته و 3 روزت نیست؟ می شی هفته 8 نه 7


راست میگی نگاری جون
مــآمــآنــے
1 بهمن 91 17:20
سلام عزیزم
من دیروز رفتم دکتر
تو وبلاگم نوشتم دوست داشتی بیا ببین
منم صبح که پا میشم سر گیجه دارم...
شبها هم بعضی وقتا همینجور



به سلامتی عزیز دلم حتما میام می خونم مثل اینکه حالت هامون شبیه همه
مامان ترنم کوچولو
2 بهمن 91 8:43
الان بهتری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اینا طبیعیه دکترت برات تقویتی چیزی نداده؟ اسید فولیک و ویتامین ؟عزیزم الان باید بیشتر به خودت برسی همیشه بالا سرت بیسکوییتی شکلاتی چیزی باشه قبل از اینکه از تخت بیای پایین بذار تو دهنت.حرف گوش بده مامان خانوم.


شلاممممممممممم بهترم ولی هنوز سر گیجه دارم تقویتی فقط همون اسید فولیکو داده چشممممممممم به همه حرف ها گوش می دمممممممممم
مامان کوروش
2 بهمن 91 10:01
عزیز دلم نگران نباش انشا... چیزی نیست ، ولی حتما برو دکتر تا خیالت راحت بشه


مرسی دوستم رفتم دکتر گفت چاره اش فقط استراحته
مــآمــآنــے
2 بهمن 91 11:11
سلام عزیزم
مرسی که اومدی
دکتر رفتی چی گفت؟!
دارو بهت چیا داد؟
سونوnt چیه؟
برام توضیح میدی؟
من دکتر یه سونو 3بعدی برای 20 روز دیگه برام نوشته


سلام عزیزم هیچی دکتر گفت باید استراحت کنی والا خودم دقیق نمی دونم چیه شاید همونی باشه که دکی تو هم نوشته
رضوان مامان رادین
2 بهمن 91 12:12
گلم مواظب خودت باش.اینا همه بخاطر بارداریه.مشکلی نیست خیالت راحت


چشم رضوان جون ممنون که سر میزنی
مامان پریسا
2 بهمن 91 14:11
وای خدااا موارقب خودت باش عزیزم.مراقب این فینگلی هم باش.چه خوبه بچه های ابجی ها همسن هستن.مبارک باشه.


مزسی عزیز دلم ممنون آره خیلی خوبه باهم بزرگ میشن
جادوطرح
2 بهمن 91 15:46
بهترین هدیه برای فرزند شما به کودک خود اعتماد به نفس، خلاقیت و ابتکار هدیه کنید یه سر به سایت ما بزنین، ضرر نمیکنین http://jadootarh.blogfa.com
مامان فتانه
2 بهمن 91 17:11
واااااااااااااییی خدا نکنه عزیزم انشالله که چیزیش نیست بعضی ها اینطوری میشن نگران نباش


خدا رو شکر چیزی نبود فتانه جون مثل اینکه عوارض این دورانه
معصومه
2 بهمن 91 19:14
سلام عزیزم..خداروشکر که همه چی مرتبه..بیشتر مواظب خودت باش و حسابی به خودت برس.. اشکال نداره مامان شدن حتما اینجوریه دیگه...


آره معصومه جون این مدلیه انشاالله تا ماه های بعد ببینیم چی پیش میاد
سیب سرخ کوچولو
3 بهمن 91 0:44
سلام هانی جونم.اول تز همه ورودت به هفته ی 7 و 1ماهه شدن نی نی گلو مبارک گلم ورود نی نی گلوی مهدیه جان هم مبارک.انشاالله قدمش خیر و خوبی باشه مثل نی نی گلوی ناز شماخدا بد نده هانی جونی.اینا همش مال بارداریه و خیلی طبیعیه من هم اینجوری بودم 24ساعته درازکش بودم.عسل بخور.عسل فشاررو متعادل میکنه.این حالت جزو علایم طبیعیه باردایه خانمی.هیچ نگرانش نشو.انشاالله چیزی نیست .مارو بی خبر نذار

قوربونت برم رز بانووووووووو ممنونم از قوت قلبی که بهم میدی از نگرانی در میام عزیزم چشم حتما می خورم

عاطفه
3 بهمن 91 2:27
سلاااام.ني ني خواهرت رو بهت تبريك ميگم.گلم خيلي مراقب خودت باش و چيزاي تقويتي بخور يه عالمه كه ديگه اينجوري نشي . انشاالله كه خوبيد و شمال ميري و به جاي من هم حال ميكني


ممنونم عاطفه جون مرسی انشاالله قسمت خودت بشه هم مادر شدن هم شمل امدن ههههههههه هههههههههه
مامان صدف
3 بهمن 91 10:04
عزیزم این قدر مسافرت نرو. سعی کن بیشتر استراحت کنی. بزار جا پای نینیت سفت بشه بعد.
دعا میکنم نینی خشگلت صحیح و سلامت به دنیا بیاد. آمین


سلام ماممی صدف جون چشم استراحت می کنم ولی به خاطر الودگی مجبورممممم
سارا مامان آرام
3 بهمن 91 11:05
عزیزدلم تبریک بابت خبر خوش ؛ میدونی من و خواهر شوهرم هم توی یه ماه باردار شدیم و الان دخترامون 5 روز فاصله دارن و خیلی خیلی با هم خوبن

الان حالت بهتر شده دوست خوبم؟

دوست نازنینم غیبتم رو ببخش در این مدت ، خیلی گرفتار بودم


وای سلام مامان آرام چطوری منم از این اتفاق خیلی خوشحالم که نی نی هامون همسنن. مرسی از محبتتون الان کمی بهترم انشاالله کگه گرفتاری ها خیر بوده باشه خانومی
شیما(دختر شهریور)
3 بهمن 91 12:54
عزیزممممممممم این حالت ها طبیعی هست
خیلی به خودت برس
رفتی مسافرت هم مراقب خودت باش
خیلی دوست دارم گلم


فوربومت برم شیما جونممممممممم کلی برات دلتنگم انشاالله امتحانا بخ خوبی بگذره عزیزم تو هم مراقب خودت باش
مامان ارین
4 بهمن 91 1:00
سلام مامانی جون خدا بد نده.بلا از شما ونی نی جون به دور.گلم این ها همانطور که دکتر گفته از عوارض بارداریه .فکر کردی الکی بهشت زیر پای ماماناست.مراقب خودتون باشیدبوس برای یه مامان قوی ونی نی قویترترش.


سلام عزیز دلم خوبین؟؟ آره والا ایمان اوردم به این قضیه
مــآمــآنــے
4 بهمن 91 9:31
هر جا هستی موفق باشی
حتما آپ کن که دلتنگت میشم
چون بارداریمون باهمه با هم در ارتباط باشیم اگر میشه
در پناه حق
مواظب فسقلی باش


قوربونت برم عزیزممممممم چشممممممم حتما خوشحال میشم
معصومه
4 بهمن 91 10:52
وووایی عزیزم میخای بری؟ پس حتما لپ تاپو ببریا..بی خبر نزار ما رو از خودتو نی نی خشملت..باشه؟بهتون خوش بگذره.. سفرتون هم بی خطر باشه..


چشم معصومه جونم لپ تاپو اوردم حتما هم بهتون سر میزنم هم براتون می نویسم ممنونم از این همه توجه
مانی محیا
4 بهمن 91 13:23
آخی ایشاله سلامت باشین و خوش بگذره یعنی باید باباحمیدو یه مدت نبینی؟؟؟ این آلودگی هم واسه خودش کارها صورت داده ها..


سلام مانی محیا خوبییییییییییی آره به خاطر نینی مجبورم اگرچه الان خیلی دلتنگم
سیب سرخ کوچولو
4 بهمن 91 14:46
سلام هانی جونم.خیلی ناراحتم که اولین روزهای بارداریت که باید قشنگترین روزهای زندگیت باشن خسته و بی حالی هر چند میدونم که همین بد حالی هم چون برای نی نی گلو هست شیرین و دوست داشتنیه.کاملا درک میکنم حالتو.منم اینجوری بودم.هیچی اندازه ی استراحت+عسل+انار برای بد ویاری خوب نیست.


خیلی بی حالم دوستممممممممم خدا کنه خوب شممممممم
سیب سرخ کوچولو
4 بهمن 91 14:48
من الان یه نظر ثبتیدم قبل از این ولی نمیدونم چرا وقتی میزنم ثبت تو لیست نمیادهانی جونم خیلی مواظب خودت و نی نی گلوی نازمون باش امیدوارم شمال حسابی بهت خوش بگذره دوس جون.ما رو بی خبر نذار از خودت و نی نی جوندوست داریم پونصد شونصدتا


مرسی دوست گلممممممممم با نطراتت شرمندم می کنی فدات بشممممممممممم منم خیلی دوستون دارمممممممممم
فرشته مامان مرسانا
4 بهمن 91 15:32
مبارک باشه نینی


مرسی دوستم
نگاری
4 بهمن 91 22:08
سفر بی خطر عزیزم
بی خبر نذار


مرسی نگاری چشمممممم
سیب سرخ کوچولو
4 بهمن 91 23:45
من خودمو میکشمنظراتم بعد از ثبت نمایش داده نمیشن اتوماتیکمارو از احوالت بی خبر نذاری ها هانی جونم


قوربونت برم عزیزم من که همه نظراتت رو میبینم فهمیدم مشکل از کجاستتتتتتت
♥ مامان آینده ♥
5 بهمن 91 16:50
سلام عزیزم...!!

چطوری؟!نی نی خوبه؟!

الان سرگیجه ات بهتر شده؟!!

وااای خوش به حالت میری شمال....!!

به به چه هوای تمیزی داره

اونجا خوب استراحت کن و از هوا لذت ببر و

مراقب خودت و نی نی هم باش...

اما لب تاب رو هم ببر که دل ما واست تنگ میشه ها!


سلام عزیز دلم بهترم به لطف شما فدات بشم عزیزمممممم
وانیا باستان پور
5 بهمن 91 18:49
به ما سر نمیزنید


چشم انشاالله در اولین فرصت
سیب سرخ کوچولو
6 بهمن 91 2:23
سلام هانی جونم.خیلییییی نگرانتم.سیب کوچولو هم همش سراغ خاله هانی ش رو میگیره.برامون از حال خودت و نی نی نازمون بنویس.ما رو از خودت بی خبر نذار.خیلی کار خوبی کردی لب تاپ ر. بردی.فولیک اسید باعث میشه حالت تهوع کم بشه.قرص ب6هم همینطور.سعی کن فقط ریلکس باشی و به توت فرنگی خوشملت فکر کنی.دوست داریم پونصد شونصدتا
مامی مائده
7 بهمن 91 20:16
خوب کاری کردی رفتی شمال عزیزم خیلییییییییییی مواظب خودت باش
سمانه مامان پارسا جون
9 بهمن 91 12:32
خیلی نگرانت شدم آدینه جون خدا رو شکر که بهتری عزیزم بیشتر مراقب خودت باش