زندگی پر از عشق منو شوشوزندگی پر از عشق منو شوشو، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره

داستان شیرین یک عشق

جمعه عصر

1390/4/11 13:15
نویسنده : مامان و بابا
780 بازدید
اشتراک گذاری

سلام قند عسلم يه وقت ناراحت نشي از اينكه دير به دير ميام پيشت . آخه حال ماماني ديشب اصلا" خوب نبود نفسم تنگ شده بود داشتم خفه مي شدمناراحت هنوزم خوب نشدم برام دعا كن

ديروز بابا حميد سات 6.5 رسيد خونمون اين قدر خوشتيپ شده بود ماماني تا با با يي برسه من قلبم داشت

از جا در ميومد وقتي از بالا پنجره نگاه كردم ديدم بابايي داره تو كوچه دنبال در خونه ما مي گرده يهو منوديد

منم با دست بهش اشاره كردم كه زنگ بزنه يه جعبه شكلات خوشگل با ربان قرمز برامون آورد آخي ...

بالاخره آمد و نشستن به صحبت پدر جون از همه چيز پرسيد منم هي بهش نگاه مي كردم . بيچاره بابايي

هيچي هم نخورد .آخرش پدر جون بهش گفت يه فرصتي برا تحقيق مي خواد بابايي هم با لحن مودبانه گفت

هرچي كه شما بفرماييد و حالا من و بابات استرس داريم عزيزكم مي خواهيم برامون دعا كني  هم تو  و م

دوستاي مهربونت...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامی نسیم
11 تیر 90 13:18
عزیزم نمیدونستم هنوز ازدواچ نکردین . منم هم واستون دعا میکنم .
مامان نازنين
11 تیر 90 15:49
آخِي داشتم از نگراني پس مي افتادم خدا رو شكر تا اينجا خوب پيش رفت اميدوارم از اين به بعد هم به خوبي پيش بره


آخي قربون قلب مهربون شما. برام دعا كنيد
مامان آناهل
11 تیر 90 16:01
خدا تا اينجا دوستتون داشه بعدشم دوستتون داره و كمكتون ميكنه.


قربون شما برم مرسي
الی
11 تیر 90 18:26

هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااا
خیلی خوشحال شدم عزیزم از ته دل برای رسیدن به ارزوهاتون براتون دعا کردم
یادتون نره جواب مثبت بابایی رو زودی بنویس برامون خوشحال میشم



چشم حتما" برات مي نويسم برام دعا كن خيلي
الی
11 تیر 90 18:27
منم با کمال میل شما رو لینک کردم
ایام به کامتون


ممنونم
سارا(مامان سوگل)
11 تیر 90 19:18
سلام عزیزم.
امیدوارم خدا جون هرچی خیره واستون رقم بزنه.


مرسي دوست من برام دعا من
مامان مهسا
11 تیر 90 23:53
آخی... یاد دوران دوستی و خواستگاری و ... خودمون افتادم. الهی خوشبخت بشین. من و باربد دعا میکنیم.


قربون شما و باربد عزيز ممنوم شما هم هميشه خوشبخت باشيد
مامان ماهان
12 تیر 90 0:59
هر چی خدا بخواد همون میشه
الهی که دوتا قلب عاشق زود به هم برسن


ممنونم بوووووووس
دخترم عشق من
12 تیر 90 8:49
خیلی جالبه . امید وارم هر چه زودتر سرو سامان بگیرید عزیزم نترس و به خاطر بچه قاطعانه پیش برو .


چشم ميسپارم دست خدا
سمیرا مامان سپهر
12 تیر 90 10:07



ممنون از حضورتون
مامان حسین
12 تیر 90 10:21
عزیزممممم
شما هنوز ازدواج نکردین؟؟؟؟
خوشبخت بشی گلم


نه ما هنوز ازدواج نكرديم اگه خدا بخواد قراره تابسون عقد كنيم مرسي
مریم
12 تیر 90 12:14
سلام عزیزم تمام پستهاتو خوندم
خیلی با مزه بود یاد خودم افتادم زمان خواستگاری
امیدوارم هر چه زودتر تمام این استرسها تموم بشه و بعدش یادت بیاد و بخندی
راستی امیدوارم کنکورتم خوب داده باشی و قبول بشی
امیدوارم تمام آرزوهات بر آورده بشه
مامانی آینده
شیرینی یادت نرههااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

مرسي عزيزم خيلي لطف كردي همه چيزو مي سپارم دست خدا خيلي دوستون دارم بوووووووووس