یادش بخیر
سلام به نی نی خودم خوبی فرشته جونم حال منم خوبه و فعلا" همه چیز در امن و امان است. به قول شاعر اندکی صبر سحر نزدیک است. مامان جون نمی دونم چند وقته حال و هوای دوران بچگیم زده به سرم . کلاس اول، مهدکودک ، آمادگی ، شعر هایی که یاد می گرفتیم و...
میدونی گلکم آدم ها که بزرگ میشن این قدر درگیر کارای روزانه میشن که از خودشون غافل میشن ، ولی این جوری اصلا" خوب نیست گاهی باید اعتراف کرد که بزرگ تر ها هم دوست دارند بچگی کنند اگه نشد حداقل با خاطراتش خوش باشند. تا تو بیای و اینهارو بخونی فکر می کنم من باید یه 40 سالی سن داشته باشم تا اون موقع حتما روش تدریس و اموزش تو مدرسه ها کلی عوض شده حتما" جذلب تر میشه چند وقت پیش چند تا عکس از کتاب های اون موقع دیدم که برام جالب بود حالا میزارم تو وبلاگت که هم خاطرات خودم برام زنده بشه و تو کوچولوی منم ببینی من و ببایی چه جوری درس خوندیم. تازه اگه وقت کردم عکس اون موقع های خودم و بابایی رو پیدا می کنم برات میزارم. بووووووووووووس.
مامانی بازم میام برات مینویسم. بوووووس.